عدم نوآوری چگونه میتواند باعث شکست شرکت شما شود؟
تجارت، تجارت است. میتواند به نرمی پیش رود یا باعث شکست شرکت شما گردد. حتی اگر شرکت موفقی داشته باشید، اوضاع همیشه برایتان در اوج نخواهد بود. متاسفانه خود شما هم بهتر از هر شخص دیگری این را میدانید. دلیلِ آن هم واضح و مشخص است. به مرور زمان که دنیا جلوتر میرود، ترندهای جدیدی دنیا را در برمیگیرند. مردم هم به همین میزان تغییر میکنند.
مشخص است که وقتی مردم تغییر کنند، چیزهایی جدیدی هم طلب میکنند. نیازهای آنها هم دچار تغییر خواهد شد و همین امر روی کسب و کار شما تاثیر خواهد گذاشت. برخی از تغییراتی که شما در شرکت میدهید، میتوانند به نفع شما تمام شوند و برخی دیگر، متاسفانه به ضرر شما.
جهش در مقالات قبل خود به اهمیت نوآوری در سازمان اشاره کرده بود. حتی سری هم به اینکه چرا سازمانهای بزرگ نمیتوانند نوآوری داشته باشند، زدیم. در این مقاله، قرار است جهش برایتان قصه تعریف کند!
بیایید همراه با هم، داستان شکست شرکتهای بزرگ دنیا را بخوانیم.
شکست شرکت Kodak و دلایل آن!
شکست شرکت کداک، یکی از بزرگترین مثالهای تاریخِ کسب و کار است. تقریبا میتوان چنین ادعا کرد که کداک در قرن بیستم به طور کامل بر روی بازار خرید و فروش دوربین عکاسی و فیلم فرمانروایی میکرد. اما متاسفانه درست در زمانیکه این شرکت میتوانست افسارِ کامل بازار را دست بگیرد، از بازار کنار رفت.
استیو ساسون، یکی از مهندسان کداک، اولین دوربین دیجیتال را در سال 1975 اختراع کرد. اما فکرمیکنید واکنش رهبران کداک در برابر این اختراع بزرگ چه بود؟ “اوه، چه اختراع بانمکی، اما آن را به هیچکس نگو!” بله، متاسفانه رهبران کداک نتوانستند عکاسی دیجیتال را به عنوان یک تکنولوژی برهمزننده قبول کنند. بازارِ کداک چنان بر روی ساخت فیلم تمرکز داشت، که تاثیر شگرف دوربین دیجیتال را کاملا نادیده گرفت. اینگونه بود که در سال 2012 کداک کاملا اعلام ورشکستگی کرد و موجب شوکه شدن عدهی زیادی شد.
شکست شرکت نوکیا (Nokia)
وقتی سر حرف از شکست شرکتهای بزرگ دنیا باز میشود، محال است که گذری به نوکیا نزنند. این شرکت فنلاندی، اولین شرکتی بود که یک شبکه تلفن همراه در جهان ایجاد کرد. بخصوص اگر اواخر دهه 1990 و اوایل 2000 را به یاد داشته باشید، نوکیا رهبر جهانی ساخت و عرضهی تلفن همراه بود.
وقتی که اینترنت پا به دنیای تلفن همراه گذاشت، باقی شرکتها به خوبی توانستند درک کنند که چگونه آیندهی تلفن همراه در انتقال دادههاست، نه فقط انتقال صدا! اما نوکیا همچنان روی سختافزار تکیه کرد. این شرکت مفهوم نرم افزار را به خوبی درک نمیکرد و مدیریت آن هراس داشتند، که کاربران فعلی خود را با چنین تغییر بزرگی از خود برانند.
این دقیقا اشتباهی بود که باعث شکست شرکت نوکیا شد. نوکیا نمیخواست تغییر شدیدی در تجربهی کاربر با تلفن همراه ایجاد کند. همین هم باعث شد سیستم عاملی که نوکیا ارائه میداد، مناسبِ بازار نباشد. اینگونه بود که در سال 2007، استیو جابز گوی رقابت را از نوکیا ربود و با عرضهی گوشیهای بدون صفحهکلیدِ آیفون، انقلابی در صنعت تلفنهای همراه ایجاد کرد. 2008 بود که نوکیا بالاخره راضی شد تا با اندروید وارد رقابت شود. اما دیگر خیلی برای این حضور دیر شده بود!
شکست زیراکس (Xerox) و دلایل آن
شکست شرکت زیراکس دیگر بر هیچکس پوشیده نیست. یکی از کمپانیهای بزرگی که برای اولین بار، رایانهی شخصی را اختراع کرد و محصولات آن به شدت جلوتر از زمان پیش میرفتند. منتهی امان از مدیران ترسو! رهبران زیراکس گمان میکردند که دیجیتالی شدنِ لوازم میتواند بشدت گران تمام شود. به همین دلیل به هیچ عنوان از فرصتهای خود استفاده نکردند. مدیرعامل این شرکت، دیوید کِرنز، به این نتیجه رسیده بود که آیندهی زیراکس در ساخت دستگاه کپیست.
شکست شرکت زیراکس به این دلیل بود که باور نمیکرد معرفی فناوریهای جدید میتواند به شدت باعث رشد کسب درآمد شود. درست است که گاهی فناوری شکست میخورد، اما همیشه قرار نیست به دستگاههای کپی نیازی باشد!
وقتی یاهو (Yahoo) از خرید گوگل سر باز زد!
البته که یاهو زمانی یکی از غولهای بازار تبلیغات آنلاین بود و موتور جستجو آن، مورد علاقهی بسیاری از مردم. یاهو توانست در زمانی اندک، تعداد بیشماری از افراد را به خود جلب کند. افراد دائما به یاهو سر میزدند تا با محتواهای جدید روبرو شوند. اما به مرور زمان، مقیاسسنجی اشتباه شرکت، باعث افول آن شد.
شکست شرکت یاهو از زمانی شروع شد که این شرکت تمامی فرصتهایی که میتوانست موجب موفقیت بِرندش شود، پراند. مثلا در سال 2002، تقریبا تا پای معامله و خرید گوگل رفت. اما مدیرعامل آن از خرید گوگل سر باز زد. حتی در سال 2006 یاهو میتوانست فیسبوک را خریداری کند. اما آنقدر قیمت را پایین برد، که مارک زاکربرگ از معامله عقب کشید. این دو، از جمله بزرگترین اشتباهات شرکت یاهو بودند. اشتباهاتی که ریسکهای خطرآفرین دیگری هم به همراه داشت.
دلیل شکست بلک بری (BLACKBERRY MOTION) چه بود؟
متاسفانه یکی از تلخترین شکستهای تاریخ، شکست شرکت نوستالژیکِ بلکبریست. شرکتی که در سال 1998 فروش فوقالعادهی تبلتها و تلفنهای همراه آن، جهان را در بُهت فرو برده بود. وقتی چند سال بعد، رقبای بلکبری بر روی عرضهی صفحههای لمسی بزرگتر کردند، بلکبری ترجیح داد به آنچه داشت چنگ بزند. این شرکت از قبول نوآوری خودداری کرد. این گونه بود که در سال 2017، مدیرعامل این شرکت رسما اعلام کرد که بلکبری از خط تولید تلفن هوشمند کنار میرود.
چرا عدم بهرهمندی از نوآوری میتواند باعث شکست شرکتها شود؟
چگونه عدم بهرهمندی از نوآوری میتواند باعث شکست شرکتها، ولو شرکتهای بزرگ، شود؟ اینجا دلایل آن را ذکر خواهیم کرد:
- 1. شرکت شما از باقی رقبای خود عقب خواهد افتاد و همین باعث شکست شرکت میشود. بعلاوه دنیا با سرعتی سرسامآور پیشرفت میکند، بدون آنکه شما بخشی از آن باشید.
- 2. تکنولوژیهای جدید به میدان میآید، بدون آنکه شما از آن بهره بگیرید. اینترنت و شبکههای اجتماعی به طرز اعجابآوری در سالهای گذشته تغییر کردهاند. این امر به کنار، پیشرفت خارقالعادهی تکنولوژی، خود باعث ایجاد عادات و نیازهای جدید شده است. میتوانید به وضوح مشاهده کنید که تکنولوژی چگونه توانسته رفتارها، فرهنگها و عادات مردم را دستخوش تغییر کند. بهرهگیری از تکنولوژی در نوآوری میتواند تا حد زیادی شرکت شما را به اوج پرتاب کند. اما عدم بهرهگیری از آن؟ البته که این امر بستگی به شرایط دارد، اما بسیاری از موسسان و مدیران سازمانی اذعان کردهاند که بدون تکنولوژی، نمیتوان آنگونه که باید پیشرفت کرد.
- 3. انتظارات از شرکت شما بالا میرود. وقتی همه چیز تغییر کند، انتظار میرود شرکت شما هم تکانی به خود بدهد. کسب و کارها همگی رقبایی دارند؛ که عدم توجه به آنان میتواند شما را از کسب و کارتان حذف کند. مسلما از شما انتظار میرود بتوانید انتظارات را در کسب و کار خود اقناع کنید. مشتریان شما شَمّ خارقالعادهای در انتخاب کیفیت بهتر دارند. وقتی تغییرات زیادی در دنیا صورت پذیرد، مشتری از شما هم انتظار تغییر و نوآوری خواهد داشت.
نتیجهگیری
گفتیم که مردم و ترندهای باب دنیا در طول زمان تغییر میکنند. دقیقا به همین دلیل است که عدم بهرهمندی از نوآوری میتواند شکست شرکتها را در پی داشته باشد. البته که بسیاری از شرکتها از نوآوری هراسانند. چرا که نوآوری ریسک به شدت زیادی دارد. متاسفانه بسیاری از موسسان این را فراموش میکنند که برپا کردن یک کسب و کار، به نوبهی خود یک ریسک است. پس بدیهیست که نوآوری هم میتواند کاری ریسکی و خطرآفرین باشد.
مطالب پیشنهادی
آخرین اخبار دنیای کسبوکار، استارتآپ و سرمایه گذاری را از جهش مدیا دنبال کنید.