چالشهایی که پیشِ روی استارتآپها ظهور میکنند!
استارتآپها پروژههایی برای کارآفرینی هستند که یا بر روی ایدهای سرمایهگذاری میکنند، یا بر روی آنها سرمایهگذاری میشود. هدف از پیدایش استارتآپها این است که برای تجارت، کسب و کار و حتی مردمِ جامعه یا جهان مفید واقع شوند. بنابراین مسیری که هر استارتآپ به سوی موفقیت سپری میکند، با چالشها و مشکلات متعددی همراه خواهد بود. اگرچه که پرورشِ استارتآپها کاریست به شدت ریسکی و احتمال شکست در آن بالاست؛ بسیاری از شرکتهای بزرگ جهان از آمازون گرفته تا شرکت اپل، گوگل، مایکروسافت، تسلا و… همگی روزی یک استارتآپ بودهاند!
در ده سالِ گذشته، سرمایهگذاری در عرصهی استارتآپ با استقبال بالایی روبرو شده است. اگرچه در چند سال گذشته، اقتصاد با وجودِ پاندمیِ جهانی با بحرانهای متعددی دست و پنجه نرم کرده است؛ در سال 2020 تا حدود 1.3 میلیارد دلار آمریکا بر روی پروژههای استارتآپی سرمایهگذاری شده بود، که مبلغ کمی هم نیست.
هرچند که این مبلغ در مقایسه با سال 2018 که سرمایهگذاری بر روی استارتآپها به 1.8 میلیارد دلار رسید، پایینتر است؛ اما در مقایسه با سایر شکستهای اقتصادی در دوران پاندمی، سِیر پیشرفت سرمایهگذاری در استارتآپها با بحرانهای غیرقابل کنترلِ خاصی روبرو نشده است.
حال جهش در این مقاله قصد دارد مراحلِ پیش روی پروژههای استارتآپی را بررسی کند. اگر یک پروژهی استارتآپ دارید و حسابی کنجکاو هستید که استارتآپ چگونه ارزشیابی میشود، این مقاله را به شما پیشنهاد میکنیم.
مراحل پیشرفتِ استارتآپ چیست؟
استارتآپی میتواند وارد صنعت شود و با موفقیت از فرآیند پرورش خود خارج شود، که حداقل یکی از دغدغههای صنعت خود را نشانه گرفته باشد. به بیان دیگر، این استارتآپ باید بتواند حداقل یک مشکل را از صنعتی که در آن فعالیت میکند، حل کند. درصد و احتمال موفقیت استارتآپ هم در شش مرحلهای که دربارهی آن حرف خواهیم زد، سنجیده خواهد شد.
در هر کدام از این شش مرحله، سرمایهگذاری در استارتآپ متفاوت خواهد بود. هر کدام از این مراحل بشدت کلیدی و مهم هستند؛ چرا که هر کدام به شیوهی خود در پرورش و گسترش استارتآپها موثر هستند. مسلما ارزشگذاری استارتآپها هم در هر مرحله متفاوت خواهد بود.
مرحلهی اول: مرحلهی پیشبذر (Pre-Seed Stage)
درست مانند هر پروژهی دیگری، در این فاز بر روی ایدهی اصلی پروژه آنالیزهایی انجام میشود. این سنجشها و آنالیزها بسیار حیاتی هستند؛ چون با دقت مشکلات واقعیای که استارتآپ در بازارِ نهایی آنها را حل خواهد کرد، سنجیده خواهد شد. چالشها و دغدغههایی که استارتآپ در صنعتِ خود نشانه میگیرد، در تعیین احتمال شکست یا موفقیتِ آن بسیار کلیدیست.
هرچند تنها توجه به مشکلاتی که استارتآپ آنها را از پیشِ رو برمیدارد، ملاک نیست. اما در این مرحله چنان باید با دقت بر روی استارتآپ کار شود، که هیچ خلا و مسئلهی پوششدادهنشدهای در این پروژه نماند. بگذارید این مفهوم را برایتان بازتر کنیم. یک تکه کاغذ در دست بگیرید و به آن بنگرید. چه چیزی بجز یک صفحهی سفید خواهید دید؟ حال همین برگه کاغذ را زیر میکروسکوپ بگیرید. آیا با آن چیزی که در نگاهِ اول دیده بودید، یکی خواهد بود؟ مسلما نه!
میکروسکوپ چشم شما را باز میکند و شما میتوانید تمامی جزئیات مربوط به این تکه کاغذ نانوشته را بدانید. چه بسا مولکول به مولکول آن را بررسی کنید! متخصصانی که در مرحلهی پیشبذر استارتآپِ شما را بررسی میکنند، درست حکمِ لنزهای میکروسکوپ را دارند. بنابراین شما میتوانید تمامی نقاط قوت و ضعف استارتآپ خود را بشناسید و آنها را به بهترین شکل ممکن توسعه دهید.
به عنوان یک کارآفرین، باید در مرحلهی پیشبذر این سوالات را مطرح کنید:
– آیا راهکاری که استارتآپ من پیشنهاد میکند، پاسخی واقعی و جامع برای حل این دغدغه خواهد بود؟
– آیا راهکار من میتواند سایر مشکلاتی را که بازار هدف با آن دست و پنجه نرم میکند، از سر راه بردارد؟
– راهکار من توسطِ بازار هدف پذیرفته خواهد شد یا رد میشود؟
– چه مدت طول میکشد که من بازار هدف را در دست بگیرم و چگونه میتوان این زمان را به حداقل رساند؟
– آیا راهکار من، مشابه راهکارهای سایر رقیبهایم است؟
• جهش برای استارتآپهایی که در این مرحله قرار دارند، چه پیشنهادهایی دارد؟
بهتر است با مشتریان بالقوهی بازار هدف خود صحبت کنید و در واقع آنان را اعتبارسنجی کنید. مشکلات و دغدغههای اصلی آنها را نشانه بگیرید. سپس مجددا با نگاهی متفاوت به استارتآپ خود بنگرید. آیا استارتآپ شما واقعا میتواند مشتری را قانع کند که آن را استفاده نماید؟
مرحلهی دوم: بذر! (Seed Stage)
این مرحله را میتوان اولین مرحلهای دانست که استارتآپها به سوی تحقق پیش میروند. به این شکل، نمونههای اولیهای در زمینهی استارتآپ شکل میگیرد و برای تایید ایدهی اولیهای که استارتآپ بر آن استوار است، انجام میشود. هدف از این آزمایشها، اعتبارسنجیِ فرضیهی شماست. اگرچه به طور سختگیرانه از ایده و ایدهپردازی شما انتظارِ شکوفایی نمیرود. چرا که یک نمونهی اولیه نیازی به یک محصول بادوام و بینقص ندارد.
* بنابراین این مرحله تنها فرآیندیست که طی آن شواهدی از طریق آزمایش بر روی استارتآپِ شما، گردآوری میشوند. این شواهد به شما کمک میکنند که تصمیماتی سریع، آگاهانه و بدون ریسک در حیطهی توسعهی استارتآپ خود بگیرید.
در این مرحله است که مشارکت سرمایهگذاران، فرشتههای سرمایهگذاری و شتابدهندهها وارد عمل میشود.
• جهش برای استارتآپهایی که در این مرحله قرار دارند، چه پیشنهادهایی دارد؟
رد شدن فرضیهی شما در این مرحله، نشانهی شکست استارتآپ نیست! انسان با زمین خوردن است که به پا خاستن را یاد میگیرد. رد شدن فرضیهی شما چرخدندههای فکرتان را به سوی فرضهای جدید سوق خواهد داد. پس از آن نترسید.
مرحله سوم: مراحل اولیه (Early Stage)
مرحلهی اولیه استارتآپها، شروع مرحلهای را نشان میدهد که در آن محصولات یا خدمات شما به طور جدیتر آزمایش میشوند. در این مرحله، حداقل محصول قابل عرضه (minimum viable product) در استارتآپِ شما آزمایش خواهد شد. بنابراین مشخص است که هنوز از استارتآپ انتظار نمیرود که عملکرد کاملی از خود نشان دهد. نتایجِ حاصل از این آزمایش کاملا جمعآوری، تجزیه و تحلیل خواهند شد.
سوالاتی که در این بخش زیر ذرهبین میشود، شامل این موارد است که «آیا محصول شما نیازهای مشتریان را برآورده میکند، یا خیر.»؛ «فرضیهی اصلی استارتآپ قابلیت عملی شدن در مقیاس بزرگ را دارد، یا خیر» و… .
به طور معمول در این مرحله استارتآپها تیم خود را به طور کامل تشکیل دادهاند و تیمسازی صورت گرفته است.. در این مرحله است که مدلِ کسب و کار (بیزینس مدل) استارتآپها مشخص میشود.
در این مرحله هم آژانسهای تامین مالی، یا سرمایهگذاران ریسکپذیر و حتی شتابدهندههای دیگری وارد عمل میشوند. راهحلهای پیشنهادی خود را در آن پیاده میکنند و موجب پویایی استارتآپ میشوند.
مرحله چهارم: مرحله رشد (Growth Stage)
اگر استارتآپها به این مرحله برسند، بازار هدف را به خود مشغول میسازند. به عبارتی تقاضای بازار از استارتآپ بالا میرود، چه بسا استارتآپ مشتریان دائمی خواهد یافت و در این مرحله است که استارتآپ از نظر سودآوری ارزیابی میشود.
معمولا بسیاری از استارتآپها در این مرحله با شکست مواجه میشوند. استارتآپ باید بتواند استخدامِ کارمندان خود را مدیریت کند، در تامین تقاضای بازار موفق باشد، بازاریابی و مارکتینگ را جدی بگیرد، برنامهریزیهای جدید را در دستور کار داشته باشد و… .
مرحله پنجم: توسعه و گسترش استارتآپ (Expansion Phase)
طبق نظراتِ موسسهی Scaleup و OCDE، شرکت استارتآپی میتواند به این مرحله برسد که در طول سه سالِ گذشته، با نرخ سالانه بیش از 20 درصد رشد کرده باشد (چه از نظر تعداد کارمندان و چه از نظر گردش مالی). در این مرحله، استارتآپها بینالمللیسازی میشوند. یعنی در مقیاس بینالمللی و کانالهای بازاریابی جدید به دنبال توسعه میگردند.
• جهش برای استارتآپهایی که در این مرحله قرار دارند، چه پیشنهادهایی دارد؟
در این مرحله اغلب لازم است که با کمپانیهای بزرگ قرارداد و توافق امضا شود. به این شکل، استارتآپ زیرساختهای مالی خود را تقویت خواهد کرد و حمایت آن کمپانی را برای گسترش مدل کسب و کار خود خواهد داشت.
مرحله ششم: مرحله خروج (Exit Phase)
این مرحله اجباری نیست و تمامیِ استارتآپها را هم در بر نمیگیرد. بسیاری از مدلهای کسب و کار وجود دارند که صاحبان آن به دنبال تبدیل کردنِ شرکت خود، به یک کمپانی پر ارزش و بلند مدت هستند. اگرچه گاهی این مرحله را به عنوان مرحلهی فروش استارتآپ هم قلمداد میکنند. استارتآپهایی پا به این مرحله میگذارند که آنقدر قدرتمند هستند و پتانسیل بالایی دارند؛ که جای رشد و توسعهی بیشتری دارند.
مطالب پیشنهادی
آخرین اخبار دنیای کسبوکار، استارتآپ و سرمایه گذاری را از جهش مدیا دنبال کنید.